یا ضامن آهو.....
آهو مادر بود، مثل همهی مادرها. آهو دلش برای برهاش می تپید، مثل همهی مادرها. خدا میخواست آهو را امتحان کند، دستش را گذاشت روی عزیزترین هدیه اش. و امتحان سخت زندگیش آغاز شد. آهو دید تاب نمی آورد.به یاد مهربانی تو افتاد. با مهربانی تو سختی امتحان آهو شیرین شد. کار تمام شد . بعد از آهو مادران زیادی آمده اند. بعد از آهو مادران زیادی امتحان شده اند. اما هنوز که هنوز است چشم مادران به ضمانت توست وقتی امتحان های سخت عالم آغاز می شود. ...
نویسنده :
خانم خونه
1:44